کروواژهنامه آزاد(تبری؛ مازندران) کُرو؛ جوانه ای که در حال باز شدن است، جوانه ای که هنوز باز نشده باشد. (طبری، مازنی) کُرو؛ جوانه ای که در حال باز شدن است.