وهرز
واژهنامه آزاد
بسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز
(یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود.
یک اسپهبد ایرانی اهل دیلم بود که در سال ۵۷۰ میلادی به فرماندهی سپاهی از ایران در زمان شاهنشاهی «خسرو اول»، یمن را فتح کرد و آن را ضمیمه شاهنشاهی ایران کرد و «سیفبنذییزن» را به تخت پادشاهی یمن نشاند. در تاریخ نام و نیای وی با اختلافاتی ثبت شدهاست. برخی وی را وهرز پسر «کامگار» از سواران و بزرگان عجم و از خاندانهای بزرگ دانستهاند و برخی دگر وی را «خرزاد» یا «فرزخ زاد» پسر نرسی کامگار و نوادهٔ «جاماسپ» برادر «قباد یکم» که چو انوشیروان وی را با سپاه به یمن فرستاد، مرتبهٔ وهرزی بدو داد؛ یعنی وهرز نام وی نیست بلکه مقامی است که انوشیروان بدو اعطا کرد. برخی نیز وهرز را نام وی و نیایش را به «بهآفرید» پسر ساسان دانستهاند.
او را با عنوانش وهریز یا وهرز می شناسند، از پارسی میانه: wḥlyč وَهرِز یا وهریز، در عربی: بهریز، در ارمنی: Վահրիճ واهریچ و در یونانی باستان: Οὐαριζης اوآریزس.
در سال ۵۷۰ میلادی سپاه حبشه به سرکردگی ابرهه بنای دستاندازی را به سرزمین یمن گذاشتند. مردم یمن «سیفبنذییزن» را - که در ادبیات عرب بسیار معروف است و یکی از پادشاهان حمیری یمن بودهاست - به دربار انوشیروان فرستادند و از انوشیروان برای دفع حبشیان یاری خواستند. انوشیروان با بزرگان دربار خود مشورت کرد و آنان گفتند در زندان گروهی از بزهکاران هستند که میتوان آنها را فرستاد، اگر کشتهشوند، زیانی نرسد و اگر پیروز شوند، کشوری را به دست آوردهایم. خسرو این رأی را پسندید و تعداد ۸۰۰ محکوم به مرگ را به سرداری وهرز دیلمی با هشت کشتی به یمن فرستاد.
وهرز به محض رسیدن به یمن دستور داد تا کشتیهایی را که ایشان را آوردهبود بسوزانند تا لشکریان وی دیگر امیدی به بازگشت نداشتهباشند. فرمانده حبشیان وقتی این گروه اندک را دید، اعتنایی نکرد اما بسیاری از مردم یمن که از بیداد حبشیان به تنگ آمدهبودند، با لشکریان ایران توأم شدند. شمار این گروه را پنجاههزار تن نوشتهاند. مردم به فرماندهی این گروه توانستند حبشیان را از یمن بیرون کنند و حتی آنها را دنبال کردند و تا حبشه تاخت و تازهایی نمودند و سیفبنذییزن را به پادشاهی یمن نشاندند. به این ترتیب از آنپس یمن فرمانبردار ایران شد و «سیفبنذییزن» نیز خراج به دربار ایران میفرستاد.
چندی نگذشت که چند تن از حبشیان که در خدمت سیف ماندهبودند، او را کشتند. وهرز دوباره از طرف انوشیروان مأمور شد که فتنهٔ یمن را فرونشاند و خود از طرف دولت ساسانی در آنجا به حکمرانی بپردازد. بدینگونه تا ظهور اسلام مردم یمن تبعیت از حکمرانان ایرانی میکردند و بازماندگان گروهی که انوشیروان به یمن فرستاد را اعراب ابناء ( جمع ابن ) مینامیدند.