مانکورت
واژهنامه آزاد
کسی که در اثر تغییر و تحولاتی که در جسم و روح او بصورت شکنجه اعمال شده و تمام هویت و حافظه و قوه مخیله و شخصیتی و و اراده نفسی را از دست داده و به یک غلام حلقه به گوش عاری از هر احساس بر هویت خود تبدیل شده است
واژه ای ترکی قرقیزی که رمان «روزی به درازی یک قرن» اثر «چنگیز آیتیماتوف» درباره کسی است که به چنان شخصی مانکورت می گویند