سیل
واژهنامه آزاد
(ترکی) مرکب از سو (آب) و ائل (علامت جمع)؛ به معنی هجمۀ آب.
تنداب، لور (بخوانید چون بور)، لف (بخوانید چون کف). "لور" و "لف" در زبانهای بومی ایرانی روان اند. آنها با واژۀ لاتینی lavere که می شود "شستن" هم ریشه اند. (محلی؛ بهبهان) [sil، بر وزن فیل] سنگ لاشه.