سرمش
واژهنامه آزاد
زردآلوی خشک شده و شکرسوده که مغز بادام را به جای هسته در آن بگذارند. || در لغتنامه ها به معنی زردآلوی خشک آمده، اما شاید نام رقمی از زردآلو نیز باشد، چرا که ابوالفضل عبدی بیگ نویدی شیرازی، در «جنة الاثمار» از خمسۀ جنات عدن، در وصف گیاهان باغ سعادت آباد قزوین چنین می گوید: بر شاخ رسیده سرمش نو/ شیرین چو شکر به کام خسرو/ سرمش چو از اصفهان دهد یاد/ اینجا به شکر مناسب افتاد/ حلوینی از نبات خوشتر/ برعکس نبات تازه و تر/ نوری که ز نور می زند دم/ افتاده پسند شاه عالم.