تعمیه
واژهنامه آزاد
تعمیه:
نابیناکردن, کورکردن, پوشیده ساختن معنی
1 - ( مصدر ) کور کردن نابینا ساختن . 2 - پوشیدن . 3 - پوشیده گفتن معمی گفتن . 4 - بیان کردن امری بوسیل. قلب و تصحیف و تبدیل کلمات یا بوسیل. رموز و محاسبات ابحدی که پس از تعمق کشف گردد .
بناحق ستم کردن بر کسی و دشمنی و سختی نمودن
تعمیه کردن:
ایراد کردن سخن خواه نظم باشد و یا نثر بطور معما
تعمیه گفتن:
معما گفتن