25 فرهنگ

تعمیه

واژه‌نامه آزاد

تعمیه: نابیناکردن, کورکردن, پوشیده ساختن معنی 1 - ( مصدر ) کور کردن نابینا ساختن . 2 - پوشیدن . 3 - پوشیده گفتن معمی گفتن . 4 - بیان کردن امری بوسیل. قلب و تصحیف و تبدیل کلمات یا بوسیل. رموز و محاسبات ابحدی که پس از تعمق کشف گردد . بناحق ستم کردن بر کسی و دشمنی و سختی نمودن تعمیه کردن: ایراد کردن سخن خواه نظم باشد و یا نثر بطور معما تعمیه گفتن: معما گفتن