تاسیان
واژهنامه آزاد
[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می دهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده ـ همچنین نام کتابی از امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (سایه) به معنی خفه شد ه ها،یاخفگان ازریشه ی تاس:خفه گرفته شده است وواژه ای ایرانی مربوط به لرستان وزبان لری می باشدکه ریشه در زبان پهلوی دارد