آلامون
واژهنامه آزاد
(واژگان ساختۀ کاربران) (Alamon) الکترون.
جزء نخست به چم (معنی) شرارۀ آتش، مه نورانى و درخشنده است. از این ریشه داریم:الو یا لهیب، و آلاو یا زبانۀ آتش.
جزء دوم به چم «ماهیت، چگونگى» است.
ستاک آن چنین است:مودن، مود، مون/مونش.
از این رو چم بنیادین این واژه همانا آن چیزى است که ماهیت و چگونىِ درخشندگى دارد. که درست همان چم و کاربرد الکترون است.
واژه هاى دیگر از این دست:
آلامونیک:الکترونیک؛
آلامونیکى:الکترونیکى؛
آلامونش:Electronical؛
آلامونیکایى:Electronically؛
آلاموتش:Electrotechnic.
|| بتامون:Proton؛
جزء نخست به چم «مثبت، قطعى» است. پس چم آن مى شود «آن چه ماهیت یا بارِ مثبت دارد» یا همان proton.
|| نتامون:Neutron؛
جزء نخست به چم «منفى، خنثى» است. پس معنی آن مى شود «آن چه ماهیت خنثى یا بار منفى دارد».