پذیرفتن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نتیجۀ استدلال
تن، نظر دیگریراپذیرفتن، همعقیده شدن، یکی شدن، تصویب کردن، قبول کردن، موافقت کردن، مجاب شدن، رضا دادن، قانع شدن
پذیرا شدن
همرأی شدن، توافق کردن▼
درود گفتن، دست زدن، ابراز احساسات کردن، پسندیدن
پاسخمثبت دادن، اجابتکردن