وراج بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] وراج بودن، پرچانگی کردن، ناشمرده صحبت کردن پچ پچ کردن، محاورهکردن معنی نداشتن، واردجزییات شدن، سخن را بهدرازا کشاندن، حوصلۀ طرف را سَر بردن