26 فرهنگ

نگهبان

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: ارادۀ اجتماعی عام ، شکاربان، دیدبان، مرزبان، نگهبان ساحلی محافظ، شخص مدافع دروازه‌بان، ┄بان، ساربان، شتربان دژبان، نظامی، پاسبان، پاسدار بپا، مراقب قراول، یساول، کلیددار مأمور امنیتی، مأمور حراست، مأمور