26 فرهنگ

نامناسب

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: رابطه ناجور، ناباب، نابه‌جا، بد، غلط، افتضاح، نامطلوب توصیهنشده غیرعملی، مردود، نابه‌هنگام ناشی برکنار، غیرقابل استفاده، خراب ناسازگار▲