26 فرهنگ

متوقف کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: حرکت دن، ساکت کردن، بُریدن، ایستاندن، ازحرکت بازداشتن، ترمز ‌کردن، متوقف کردن آرام کردن