26 فرهنگ

متخصص

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عمل داوطلبانه شخص حرفه‌ای، پروفسور، فوق متخصص، آموزگار نویسندۀ معتبر حسابدار رسمی (خبره، قسم‌خورده) کارشناس فنی، کارشناس رسمی دادگستری بزرگتر، ریش‌سفید صاحب‌نظر، فردمهم