متحرک
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: حرکت
رک، سیار، پویا، تکاملی، پوینده، رونده، دینامیک، پیشرو
بیقرار، ناآرام، جنبنده، پُرافتوخیز، پُرجَستوخیز، مثل اسفند روی آتش، پُرجنبوجوش
جوشان، گازدار، گازی
وضعی، انتقالی
گردنده، گردشکننده، گذری، دورزننده، چرخان، چرخنده
مرتعش
خرامان
سریع، جهنده، آهسته، غوطهور
پرتکننده، رانشی، کششی
پسرونده، برگردان، جهتدار، منحرف
پیشاهنگ، پیشرو
دنبالهرو، پیرو
نزدیکشونده، متقارب، دورشونده، منشعب
عازم، خروجی، صادره، وارداتی
بالارونده، نزولی
عابر، پیاده