لمسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تماس، حس تماس، بساوایی، لامسه، برخورد، دستمالی، دست خوردن، مَسح اصطکاک، مجاورت ارتباط، معاشرت آغوش، بوسه، بوس، ماچ، نوازش