26 فرهنگ

لمس کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی کردن، تماس گرفتن، بوسیدن، نوازش کردن، دست زدن، ناخن کشیدن، خاراندن، حس کردن مماس بودن، تماسداشتن، مجاور بودن، مالیدن، برخوردکردن ضربه زدن، درد آوردن کار کردن [دستگاه]، عمل کردن