26 فرهنگ

غیرممکن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مبانی استدلال رممکن، محال، ناشدنی، نشدنی، ممتنع، امکان‌ناپذیر، نامیسر فسخ‌نشدنی غیرمترقبه