شرایط
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: وجود
رایط، اوضاع، احوال، عوامل، موقعیت، فاکتور ها
محیط
چارچوب، مفاد
جوّ، جوّ حاکم، حالوهوا، فضا، محیط، آسمان، فلک، زمانه
وضعیت، جای خاص، جای مشخص، نسبیت
ظاهر اوضاع، ظاهر قضیه، ظاهر
جهتگیری، موقعیت زمینی، موقعیت
مقام، رتبه، منزلت، درجه
گیرودار، گوشه، مخمصه
≠ مفاد