25 فرهنگ

رفیق

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات بین فردی برادر، همشهری، هموطن، همکار هم‌بازی، معاشر، مصاحب، حریف، هم‌قمار، پا، هم‌پیاله، هم‌پیشه متفق، همنشین دوست▼، دوست نزدیک▲ ≠حریف ◄رقیب