25 فرهنگ

خودداری

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: ارادۀ اجتماعی عام ت، امساک، قناعت، پرهیز، پرهیزگاری، امتناع، خودسانسوری، جلوگیری، اعتدال، اجتناب، عدم استفاده خودداری ازحرف زدن، طفره، فروگذاری، تقیه، کتمان، غمض کلام، ملاحظه بهانه ایست، وقفه نکول، عدم پرداخت سرکوب امیال، فرونشانی مضایقه، دریغ، اِبا، استنکاف، تحاشی، امتناع