25 فرهنگ

خراب شدن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: علیت شدن، ضایع شدن، فروپاشیدن، بادِ هواشدن، به(بر) باد رفتن، ازمیان رفتن، برافتادن، پاک شدن، محوشدن، ازبین رفتن، مردن، غرق شدن فروریختن، زوال یافتن تباه شدن، نیست شدن ازکار افتادن