تصرفکردن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مناسبات ملکی
دن، غصب کردن، بالا کشیدن، مصادره کردن، اشغالکردن، ارث پدر (بابای) خودرا خواستن
صاحب شدن، صاحب بودن
بهزورگرفتن، بهزور ستاندن، برای خود برداشتن، بهخود اختصاص دادن، قبضه کردن
خالی کردن، تحمیل کردن، سخت گرفتن
تسخیر کردن، مسخرساختن، تصاحب کردن