26 فرهنگ

تشعشع

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: مادۀ آلی ی، پرتوافکنی، تلألو، تابش، تابناکی، درخشش، درخشندگی، گسیل، نشر، انتشار، برق، رادیواکتیویته، پرتوزایی، انرژی نورافشانی، نورپاشی موج رادیویی، موجکوتاه، موج بلند، نوسان، پخش رادیویی پارازیت، تداخل برقی الکتریسیتۀ ساکن، برق، الکتریسیته تشعشعالکترومغناطیسی، الکترومغناطیس، نور مرئی، فروسرخ، مادون قرمز، فرابنفش، ماورای بنفش، اشعۀ ایکس، اشعۀ مجهول، اشعۀ آلفا(بتا، گاما، کاتدی، الکترونی) پرتونگاری، رادیوگرافی، پرتودرمانی تشعشع‌کننده، رادیاتور، هیت‌سینک منبعانرژی