تسلیم شدن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی)
تسلیم شدن، سپردن، واگذار کردن، تفویض کردن، ازدست دادن
زیر اخیه رفتن، دراختیار کسی بودن، پر انداختن
تن بهقضادادن، تسلیم تقدیر شدن، تن بهرضای خدا دادن
موفق نشدن، پذیرفتن، رضایت دادن، بیتفاوت بودن، عقب نشستن، پس رفتن، بیعزم بودن