25 فرهنگ

ترشرو بودن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات بین فردی دن، کج‌خلقی کردن، چهرهدرهم کشیدن، گره برابرو زدن، ابرودرهم‌کشیدن، ابرو گره کردن، اخم کردن، روی ترشکردن، غرغر کردن، دهن کجی کردن، توهم رفتن، غیراجتماعی بودن، ناراضی بودن