26 فرهنگ

بی‌غرض بودن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اخلاقیات غرض بودن، نفعی نداشتن، ذینفعنبودن، خود را فدا کردن، قربان رفتن، برای دیگری مردن، نفع شخصی نداشتن، نفع شخصیرا در نظر نگرفتن نثار کردن، تقدیمکردن، هدیه کردن، دادن