25 فرهنگ

بی‌تحرک

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: حرکت آرام، آسوده (درحالِاستراحت)، راحت، ساکت، خوابیده، درلنگر، بی‌جنبش روستایی آرامش‌بخش، آرام‌بخش غیرشلوغ، آرام، دنج، خلوت، دورافتاده