26 فرهنگ

بی‌ارتباط

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: رابطه ] بی‌ارتباط، منفرد، تنها بی‌طرف، بی‌تفاوت اختصاصی، خاص بیگانه، خارجی، بیرونی [مجرد] نابه‌جا، نابه‌هنگام ناسازگار، متفاوت، نابرابر ناهمگن، متنوع متجدد، غرب‌زده، نوآور، ابتکاری، نو