اَبلَه
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نتیجۀ استدلال
َه، احمق، تهیمغز، کمهوش، قاصر، نارسا، مغزخرخورده، ببو، بُله
مضحک، نامعقول، مسخره
سادهلوح، خام، بیتزویر، نادان، معصوم، بیگناه، بچه، بچگانه
سفیه ◄ موسفید
فداکار، دوستدار
واله، عاشق، مست، محجور، محجورعلیه، مجنون
ضعیفرأی، سسترأی
[صورت اسمی:] ◄ خِنگ، ببو، کودن▲