استحکام
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مادۀ غیرآلی
حکام، دوام، مقاومت، پایایی، ثبات، پایداری، ماندگاری، بقا
استحکام جنسی: صلابت، سختی (سفتی)
نگهدارندگی، چسبندگی بهدیگری، استواری، پابرجایی، استقرار، نگهداری
پیوستگی، چسبندگی درونی، انسجام
قدرت
محکمسازی، سختسازی، آبکاری، محکمکاری
جنس محکم و بادوام: استخوان، جنس خوب، فولاد ◄ چیز سخت