25 فرهنگ

آرام کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عواطف عام آسوده کردن، معتدلکردن، آب برآتش زدن، آب برآتش کسی ریختن، تسکین دادن، متوقف کردن، آشتیدادن، بهبود دادن آرامشبخشیدن، آرام دادن، اطمینان دادن (بخشیدن)، آرامش خاطر دادن خاطرجمعی دادن