26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
نگاه کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
تماشا کردن، دیدن، رمق، مشاهده کردن، نظاره کردن، نظر کردن، نگریستن