26 فرهنگ

نمودن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. ارائه، عرضه کردن، نشاندادن، نمایاندن، نمایشدادن
۲. آشکار کردن، برملا کردن، فاش کردن
۳. انجامدادن، کردن