26 فرهنگ

مجروح شدن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. زخمی شدن، زخم برداشتن، جراحت برداشتن، زخمدار شدن، مصدوم شدن، ریش شدن
۲. جریحهدار شدن، فگار شدن