26 فرهنگ

ظاهر

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آشکار، آشکارا، برملا، پدید، پیدا، جلوهگر، علنی، عیان، محسوس، مرئی، مشهود، معلوم، نمایان، نمودار، واضح، هویدا
۲. هیئت ≠ باطن، پنهان، نهان