26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
طلسم کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. جادو کردن، افسون کردن ≠ طلسم شکستن، طلسمگشودن
۲. بستن