26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
تعطیل کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. منحل کردن، برچیدن، بستن
۲. متوقف کردن (کار، فعالیت)