26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
تجلی کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. جلوه کردن، جلوهگر شدن
۲. ظاهر شدن، متجلی شدن