26 فرهنگ

ترجمه مقاله

بیعلاج

فرهنگ مترادف و متضاد

بدخیم، بیدرمان، شفاناپذیر، لاعلاج، درمانناپذیر، علاجناپذیر ≠ درمانپذیر، علاجپذیر