26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
برشکستن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. شکستن
۲. شکست دادن، مغلوب کردن، مقهور ساختن
۳. پریشان کردن