عناد

فرهنگ فارسی معین

(عِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - ستیزه کردن ، لجاج ورزیدن . 2 - (اِمص .) لجاج ، سرکشی . 3 - ستیزه .

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما