سِیْر/seyr/گویش گنابادی در گویش گنابادی نگاه کردن ، نگریستن ، دیدن ، سفر و مسافرت ، سیر شدن ، سیر بودن ، تمام شدن گرسنگی ، اندازه کافی لذت بردن و استعمال به قدر لزوم