26 فرهنگ

بیش‌کِشَند

overtide

واژه‌های مصوب فرهنگستان

یک جزء هماهنگ کِشَندی (harmonic tidal constituent) در آب کم‌عمق که سرعت آن مضربی از سرعت یکی از اجزای اصلی نیروی کِشَندزا است