26 فرهنگ

zone

/zōn/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منطقه، ناحیه، حوزه، بخش، قلمرو، کمربند، زمین، مدارات، ناحیهای شدن، جزو حوزهای به حساب اوردن