want/wänt,wônt/دیکشنری انگلیسی به فارسیمیخواهم، نیاز، خواست، نداری، حاجت، فقدان، عدم، نقصان، خواستن، نداشتن، لازم داشتن، نیازمند بودن به، کم داشتن، فاقد بودن، کسر داشتن، محتاج بودن