26 فرهنگ

violence

/ˈvī(ə)ləns/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خشونت، شدت، زور، ستم، بی حرمتی، تندی، سختی، چیرگی، جبر، ستیز، فشار، بیدادگری، اشتلم