verify/ˈverəˌfī/دیکشنری انگلیسی به فارسیتأیید، مقابله کردن، بازبینی کردن، رسیدگی کردن، تحقیق کردن، ممیزی کردن، محقق کردن، صحت و سقم امری را معلوم کردن