26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
unlatching
/ˌənˈlaCH/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحلال، باز شدن، چفت را باز کردن، قفل را باز کردن