26 فرهنگ

union

/ˈyo͞onyən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتحادیه، اتحاد، پیوند، اجتماع، وصلت، ائتلاف، پیوستگی، انجمن، الحاق، اتصال، اتحاد و اتفاق، یگانگی وحدت، اشتراک منافع، بهم پیوستگی